هوتن شکیبا بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فجر؛ این جمله ای بود که محمد بزرگ نیا یکی از داواران جشنواره سی و هفتم در اختتامیه این رویداد سینمایی عنوان کرد و شکیبا برای دریافت اولین سیمرغ بلورین بازیگری اش به روی سن مرکز همایش های برج میلاد رفت.
هفته نامه «40چراغ» به بهانه موفقیت شکیبا در جشنواره سی و هفتم مصاحبه ای را با این بازیگر انجام داده که بخش هایی از آن را در ادامه بخش هایی از آن را خواهید خواند:
نرگس آبیار ابتدا نسبت به حضور من در فیلمشان نگران بودند
ایام عید بود و من به سنندج رفته بودم، با من تماس گرفتند و پیشنهادی از سمت خانم آبیار مطرح کردند که برایم بسیار جالب بود. آمدم تهران و فیلمنامه را خواندم و بسیار علاقهمند شدم که در آن بازی کنم. خانم آبیار خیلی نگران در آمدن لهجه ام بود، اما پس از تمرینهایی که با مشاور لهجه داشتم، خیال شان راحت شد و نگرانی بابت لهجه نداشتند.
بعد از اینکه برای بازی در این فیلم به من پیشنهاد داده شد، با هومن سیدی که ابتدا نقش عبدالحمید را به او پیشنهاد دادند، تماس گرفتم و صحبت کردم. بههرحال این فیلم نیازمند پنج ماه کار در خارج از تهران بود و هومن از لحاظ زمانی دچار مشکل شده بود، وگرنه خودش میگفت خیلی دوست دارد سر این پروژه باشد. البته او بعد از انصرافش از فیلم، در صفحه شخصی اش یادداشتی در مورد من نوشته بود و خیلی به من لطف داشت.
نقش عبدالحمید چالش های بسیاری به همراه داشت
لهجه ای که من در این فیلم دارم زبان بلوچی است و کردی یک زبان متفاوت است با بلوچی. شاید زبان های مختلف ایرانی ریشه و کلمات نزدیک به هم داشته باشند، ولی خیلی با همدیگر متفاوتاند.
به نظرم باری در نقش عبدالحمید «شبی که ماه کامل شد» چالش های ویژه ای برای من به همراه داشت. این فیلم یک کار بهشدت سخت و طاقت فرسایی بود و در دمای بسیار بالا و شرجی فیلمبرداری شده است. لحظات و سکانسهای بسیار سختی در این فیلم وجود داشت که این سختیها بازی کردن نقش را برای من جذابتر میکرد.
سینماگران دیگر متوجه شده اند که قیافه بازیگر تضمینی برای موفقیت فیلم نیست
به نظرم بازیگرانی که از تئاتر کارشان را شروع کردند، خیلی روی پرورش خودشان تلاش می کنند. از همان روز اول، ممارست، تمرین، کشف کردن، ساختن و خراب کردن همراهشان بوده و فکر میکنم این ممارست و تلاش بوده که باعث شده در حرفه خودشان جایگاهی پیدا کنند. یک اتفاق خوب دیگری هم که افتاده این است که کارگردانهای سینما بالاخره متوجه شدند صرفا زیبایی ظاهری یا تیپ و قیافه یک بازیگر نمیتواند در موفقیت فیلمشان تعیینکننده باشد. البته منظورم این نیست که اگر کسی قیافه خوبی دارد، بازیگر بدی است! نه، اتفاقا اگر بازیگری بلد باشد، خیلی هم میتواند بازیگر خوبی باشد. ولی به نظرم باید در سینما جنسهای مختلف ارائه نقش داشته باشیم تا تنوع در فیلمهایمان دیده شود. همانطور که وجود ژانرهای مختلف در سینما خوب است، جنسهای مختلف بازیگری هم میتواند این تنوع را برای مخاطب در سینما ایجاد کند.
علاقه به هنر در میان همه کردها وجود دارد
کُردها علاقه زیادی به هنر دارند. در یک دورهای که به موزیسینها در برخی از نقاط ایران مطرب میگفتند، در کردستان اگر کسی نوازنده بود، جایگاه ویژهای پیدا میکرد. کردها علاقه زیادی هم به نقاشی و مجسمهسازی دارند و خدا را شکر، علاقه به هنر میان کردها خیلی زیاد است. خودم هم در یک خانواده نقاش بزرگ شدم و علاقه به هنر از بچگی در درون من وجود داشته است.
همکاری با سعید روستایی را با کمال افتخار می پذیرم
من و نوید محمد زاده در تهران با هم آشنا شدیم. یادم هست در جشنواره تئاتر دانشجویی یک کار داشتم که اتفاقا نوید هم در همان سال اجرا داشت. بعد از آشنایی، با هم قرار گذاشتیم که حتما کار همدیگر را ببینیم. اتفاقا در همان سال هر دو جایزه گرفتیم؛ نوید جایزه دوم بازیگری را گرفت و من جایزه اول. رفاقت من و نوید از همان سال ادامه پیدا کرده تا به امروز.
با سعید روستایی هم تجربه همکاری در یک فیلم نیمهبلند را داشتم که خیلی فیلم جذابی بود و در جشنوارههای مختلف نیز مورد توجه قرار گرفت. فکر میکنم سعید برای فیلمهای بلندش نقشی برای من در ذهنش نداشته که پیشنهاد همکاری نداده است. بههرحال رفاقت و کار دو چیز جدا از همدیگر هستند و قطعا هر موقع امکان همکاری با همدیگر میسر باشد و سعید به حضور من در کارش نیاز داشته باشد، با کمال افتخار میپذیرم.
به سریال «لیسانسه ها» تعهد اخلاقی دارم
شوخی مخاطب ها با نقش حبیبِ «لیسانسه ها» هنوز هم در فضای مجازی وجود دارد و همیشه هست، بههرحال طبیعی است که تو وقتی نقشی بازی میکنی که برای مخاطب جذاب است، تا مدتها آن نقش در ذهنشان هست و سعی میکنند تو را با آن نقش تصور کنند. ولی از آن طرف هم برایم جالب است که خیلیها پس از تماشای فیلم «شبی که ماه کامل شد» نقش حبیب را کاملا فراموش کردند، حتی کسانی که از من فقط «لیسانسهها» را دیده بودند… اما، «لیسانسهها» سریالی است که من تعهد اخلاقی نسبت به آن دارم و باید در این سریال بازی کنم.