«بازنده» به کارگردانی امین حسینپور با اینکه بیش از سه قسمت از انتشار آن نمیگذرد توانسته است ذهنها را درگیر کند و در هر قسمت مخاطبان را برای کشف راز اصلی منتظر نگه دارد. جدای از فیلمنامه دقیق و طراحی صحنه موفق آن، بازی علیرضا کمالی، سارا بهرامی و صابر ابر، به عنوان شخصیتهای اصلی این سریال توانسته است در موفقیت آن تاثیری جدی داشته باشد.
به گزارش فیلمنیوز، سارا بهرامی که پیشتر در مینیسریال «درمانگر» به کارگردانی امین حسینپور نقشی متفاوت و اثرگذار به نمایش گذاشته بود حالا در «بازنده» هم یکی از برگ برندههای اصلی است و بخشی از بار جذابیت آن را به دوش میکشد. در آگراندیسمان این هفته سراغ بررسی ابعاد مختلف بازی او رفتهایم.
ویژگی ظاهری | سارا بهرامی را با دو گریم متفاوت در سریال میبینیم. یکی متعلق به زمان حال و دیگری فلاشبکهایی که نشانی از رابطه خوش ارغوان و کاوه در گذشته دارد. پیش از تولد فرزند، ارغوان بسیار سرحال است و به خودش میرسد. در این بخشها او را با صورتی آرایش شده و موهایی بلند میبینیم. مدام میخندد، چشمهایش برق میزند و آثار خوشحالی و خوشبختی را میشود در چهرهاش دید. گریم او بعد از تولد فرزندش تغییر میکند. افسردگی پس از زایمان باعث میشود چهرهاش زردتر باشد و موهایش را هم کوتاه کند. چشمهایش گود افتاده و صورتش تکیدهتر از قبل به نظر میرسد. در شب حادثه گریم چهرهاش باز هم بیشتر تغییر میکند و او را تکیدهتر و خستهتر نشان میدهد. در تمام کلوزآپها چشمهایش پر از اشک دیده میشود و صورتش به خاطر گریه کردن زیاد خشک شده است. لباسهای ارغوان تیره است و این هم به اندوه چهرهاش اضافه میکند.
اهمیت نقش | داستان سریال «بازنده» از گم شدن یک بچه یکسالونیمه شروع میشود. ارغوان و کاوه بدون حضور فرزندشان به خانه آوا، زن همسایه روبهرویی دعوت میشوند و وقتی به خانه برمیگردند خبری از بچهشان نیست. هم ارغوان و هم کاوه با ویژگیهای منحصربفردی که دارند معمای ناپدید شدن فرزند را مدام پیچیدهتر میکنند. در نقطه شروع سریال ارغوان را در جایگاه زنی میبینیم که به خاطر گم شدن فرزندش به فروپاشی رسیده و حال روحی بسیار بدی دارد. دستهایش مدام میلرزند و آثاری از زخم روی دستهایش دیده میشود. او از یک طرف نگران فرزندش است و از سوی دیگر به رابطه کاوه با آوا شک کرده است. این شک و نگرانی باعث شده مدام قرص بخورد و حواسپرت به نظر برسد. به خاطر رفتارهای ضدونقیضی که از خودش بروز میدهد ذهن مخاطبان را به این سمت میبرد که او را به عنوان یکی از گزینههای گم شدن کودک بپذیرند. با اینحال از آنجایی که همسرش کاوه، مرموزتر از او به نظر میرسد و ردپایی از یک خیانت هم در این میان وجود دارد، مخاطب حق بیشتری را برای ارغوان قائل است. نکته مهم درباره شخصیت ارغوان، مرموز و تودار بودن اوست. آنچه درون ذهنش میگذرد را کمتر بروز میدهد و همین پنهانکاری و جزئیات رفتاری عجیبش به این مرموز بودن دامن میزند.
جنس بازی | سارا بهرامی در مینیسریال قبلی امین حسینپور هم ایفاگر نقش اصلی بود. در آن سریال نقش زنی روانپریش را داشت که مسائل را وارونه جلوه میداد و مدام شکها را بیشتر میکرد. حالا در این سریال هم از همان نقطه شروع به شدت مرموز به نظر میرسد. جدای از گریم که به نمایش حالات روحی او کمک میکند، خود بهرامی هم در انتقال این حس فروپاشی و شک و اندوه بسیار قدرتمند عمل کرده است. نگاههایش را طوری تنظیم میکند که انگار کاملا توخالی است و هیچ حسی از آنها منتقل نمیشود. رفتارش با آوا و کاوه در عین احترام پر از شک است و شمایلی دقیق از زنی که به اطرافیانش اعتمادی ندارد به نمایش میگذارد. او لحن صحبت کردنش را هم با توجه به جایگاهی که در آن قرار گرفته تنظیم کرده. مستاصل و پریشان صحبت میکند، صدایش میلرزد و گهگاه وسط صحبتهایش بغض میکند. مثل مادرهایی که فرزند از دست دادهاند خودش را به درودیوار نمیکوبد اما با توجه به قرصهایی که میخورد و افسردگی که درونش گیر افتاده است، این فروپاشی را در چهره و رفتارش بهخوبی نشان میدهد.