سریال «پایتخت7» روز چهارشنبه 27 فروردین به پایان رسید؛ فصلی که بعد از مدتها زمین سوخته تلویزیون را رونق داد و کاری کرد بار دیگر مخاطبان زیادی در یک ساعت مشخص پای تلویزیون بنشینند. شاید سالها بود که سریالی نتوانسته بود تا این حد همه مخاطبان از طیفهای مختلف را تحتتاثیر قرار دهد و از این جهت میتوان گفت که سیروس مقدم و تنابنده و سایر عوامل پایتخت گل کاشتند. حالا دیگر مدیران تلویزیون هم متوجه شدهاند بدون حضور این برندها و افراد کاربلند راه به جایی نخواهند برد و باید دید از این به بعد در سیاستگذاریها به چه سمتی حرکت خواهند کرد.
به گزارش فیلمنیوز، با پایان فصل هفتم سریال «پایتخت»، نگاهی داریم به همه اتفاقهای مهمی که از ابتدا در آن رقم خورد؛ از شخصیتها و موقعیتهای جدید و جذاب گرفته تا ترندها و موقعیتهای حساسبرانگیز و نهایتا پایانبندی آن.

آپدیت شدن حال و هوا | «پایتخت7» چهار سال بعد از فصل ششم ساخته شد و یکی از نکات مهم آن بهروز شدن حالوهوای آن بود. علاوه بر تغییرات سنوسال شخصیتها، تفاوتهایی که این سالها در شرایط و سبک زندگی مردم به وجود آمده هم در آن لحاظ شده بود. درواقع با یک «پایتخت» آپدیتشده روبهرو بودیم که از مخاطبانش جا نمانده بود و تا حدودی میشد آن را به حالوهوای زندگی مردم نزدیک دانست. از تغییرات کسبوکار و اینترنتی شدن شغلها و شوخی با قیمت دلار و سکه گرفته تا توقیف شدن ماشینها به خاطر نداشتن حجاب و پیش رفتن تب بازی مافیا در زندگی خانوادهها و … «پایتخت» در فصل هفتم به تفاوت میان نسلها هم توجه زیادی نشان داده بود. ناتوانی خانوادهها در برقراری دیالوگ با نسل جدید و برآوردن کردن نیازهای آنها و همچنین نادیده گرفته شدن این نسل از جمله نکات مهم دیگری بود که در «پایتخت» جدید شاهدش بودیم.

حال و هوای شخصیتها | گذشت زمان هم به لحاظ ظاهری و هم رفتاری و موقعیت اجتماعی روی شخصیتهای پایتخت تاثیر زیادی گذاشته بود. تاثیر گذشت زمان را در وهله اول میشد در شخصیت نقی ارزیابی کرد. او با گذشت زمان و بزرگ شدن دخترهایش مثل خیلی از پدرها دچار ترس از دست دادن شده بود. یشتر از همیشه سختگیری میکرد و حتی به سالار پنج ساله هم حسودیاش میشد. هما که همیشه در جایگاه مغز متفکر سریال بود حالا با افزایش سن، بیشتر از قبل در قبال دیگران رفتاری مادرانه داشت. ارسطو بعد از فصلهای متمادی، بالاخره ازدواج کرده بود و به جای کامیون اینبار با یک کمپر هم را با خودش همراه میکرد. به لحاظ ظاهری رحمت و بهتاش بیشتر از همه تغییر داشتند و این مسئله روی شخصیتشان هم اثر گذاشته بود. . بهتاش به خاطر بیماری متفاوتتر از قبل به نظر میرسید و جنس دیالوگهایش با نقی، هما و فهیمه از نوع دیگری بود. شخصیت فهیمه تفاوت چندانی با قبل نداشت و کماکان ساده و بامزه به نظر میرسید.

موقعیتهای جذاب | ماجرای اصلی «پایتخت7» یک مقدار دیر به جریان افتاد و تازه با برخورد شهابسنگ به آشپزخانه فهیمه و سر رسیدن بهتاش، جریان اصلی شکل گرفت. مثل همیشه چند موقعیت در این فصل بیشتر از همه جذابیت داشتند که بخش مهمی از آن به خود کاراکتر نقی برمیگشت. تلاشهایش برای آبروداری جلو مهمانها، خرابکاریها و حسادتهایش به سالار از جمله جذابیتهای این فصل بود. بازگشت بهتاش با بیماری میمون که به آن دچار شده بود و همچنین رفتاری که به واسطه این بیماری بروز میداد هم از جمله موقعیتهای جذاب دیگر این فصل بود. کلاهگیس مهمان تاجیک و ارتباط آن با کمونیستها، عشق و عاشقی رحمت و فهیمه، دعوای بهتاش و نقی و … همگی از آن دست موقعیتهایی بود که در ذهن مخاطبان ماند.

ترندها | سکانس دعوای بهتاش و نقی در قسمت نوزدهم سریال «پایتخت7» به قدری مورد توجه قرار گرفت حتی آنهایی را که به سریال نقدهایی هم داشتند به واکنش مثبت وا داشت. این سکانس از یک طرف به واقعیت تفاوت میان نسلها اشاره داشت و از سوی دیگر احساسات عمیق میان اعضای یک خانواده را به تصویر کشید. بازی درخشان محسن تنابنده و موسیقی نهایی که سکانس به آن ختم شد احساسات مخاطبان را برانگیخت و در فضای مجازی هم بازخوردهای بسیار زیادی داشت. ترند بعدی این سریال، حضور خرس در کمپر ارسطو بود. ویدئوی این خرس هم بارها و بارها وایرال شد و خیلیها با هوش مصنوعی موقعیتهای انیمیشنی آن را ساختند. از سوی دیگر رفتار بهتاش در این شرایط بحرانی هم جزو نکات مهمی بود که در فضای مجازی ترند شد و تحلیلهای زیادی پیرامون آن شکل گرفت. کاراکتر سالار یا همان پسربچه پنج ساله و بامزه سریال هم در قسمتهای ابتدایی جزو ترندهای سریال بود.

تکهکلامها | در هر فصل «پایتخت» تکهکلامهای زیادی از سوی شخصیتهای مختلف مورد توجه قرار میگیرند. در فصل هفتم هم تکهکلام «من یلی بیمه، من گنگستر بیمه، جنگی بیمه»، «آقا وله کِن»، «بیشین» بهتاش خیلی مورد توجه قرار گرفت. «خوش گلدین»، «مجلسی آدم» و «مریخی آدم» محسن تنابنده هم جزو تکهکلامهای این فصل بود. ارسطو هم عبارات «عشق باشه، صفا باشه، معرفت» باشه را مدام تکرار میکرد که البته زیاد وایرال نشد. یکی از نکات جالب پایتخت هفت اشتباههای کلامی محسن تنابنده بود. اینکه به جای «تارگیت» زدن در مافیا مدام میگفت «تارگی»، به جای اوسعیسی میگفت «سوسیسا» به جای «کابوس» میگفت «کاموس» یا به جای «ذوزنقه» میگفت «قوزنقه» و … در تمام مدت انتشار «پایتخت» بارها این کلمات اشتباه در فضای مجازی وایرال میشد.

پایانبندی | با اینکه هدف خانواده نقی این بود که کمپر ارسطو به تاجیکستان سفر کنند و بفهمند واقعیت خانواده داماد تاجیکی چه بوده است اما داستان در میانه این مسیر یعنی در شهر مشهد به پایان رسید. نکته مهم در این پایانبندی، توجه به اهمیت خانواده بود. شهابسنگی که از ابتدای سریال باعث اتحاد ارسطو و شری و بهتاش شده و کاری کرده بود که مدام به خانواده نقی دروغ بگویند ناخواسته توسط خود نقی به رودخانه پرت میشد و تمام آمال و آرزوهای آن سه نفر به باد میرفت. مسئله مهم اما جایی رقم میخورد که هما و نقی متوجه میشدند در خانوادهشان مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و هویتشان به خاطر مبلغ بالایی پول نادیده گرفته شده. قهر آنها و مجددا کنار هم قرار گرفتن این خانواده اهمیت زیادی داشت. بهرحال میشد انتظار داشت داستانی که مدام از ارزشهای خانواده میگوید در پایان هم ستایش خانواده را در مرکز توجه قرار دهد و همین هم شد. با توجه به خط سیر داستان میتوان گفت این بهترین پایانبندی برای چنین سریالی بود.

مورد ویژه محسن تنابنده | پس از پخش قسمتهای ابتدایی «پایتخت7» خبرهای زیادی درباره میزان دستمزد عوامل سریال بخصوص محسن تنابنده منتشر شد. به مرور زمان و جذابتر شدن سریال اما همه بیشتر از هرچیز به زحمات تنابنده برای آن بیشتر واقف شدند و دیگر هیچ بحثی در این زمینه شکل نگرفت. تنابنده در فصل جدید به عنوان کارگردان هنری و سرپرست نویسندگان یک جورهایی در مرکز سریال قرار داشت و همه میدانستیم بخش مهمی از موفقیت سریال به خاطر حضور اوست. همراهی تنابنده و سیروس مقدم یکبار دیگر جواب داد و این برند بار دیگر به اوج رسید. ماحصل کار به جایی رسید که همین حالا اکثر مخاطبان منتظر ساخت فصل بعدی آن هستند.
فصل هفتم سریال «پایتخت» به کارگردانی مشترک سیروس مقدم و محسن تنابنده در 22 قسمت از چهارم فروردین ماه روی آنتن شبکه یک رفت.