نگاهی به شخصیت‌ها و بازی‌ها در سه ساخته سینمایی علیرضا صمدی به بهانه اکران «روایت ناتمام سیما» | ضیافت نقش‌ها

«روایت ناتمام سیما» سومین فیلم کارنامه علیرضا صمدی بعد از «ناتمامی» و «صحنه‌زنی» است؛ فیلمی که روی سوژه روز دست گذاشته و روی محور نابودی زندگی یک خانواده خوشبخت تحت‌تاثیر فضای مجازی پیش می‌رود. یکی از مهمترین ویژگی‌های فیلم، به انتخاب و بازی بازیگران آن برمی‌گردد؛ بازیگرانی که با توجه به تعریفی که از نقش‌هایشان وجود دارد، موفق ظاهر شده‌اند و انتظارها را برآورده کرده‌اند.

به گزارش فیلم‌نیوز، علیرضا صمدی در دو فیلم «ناتمامی» و «صحنه‌زنی» هم در انتخاب بازیگران موفق عمل کرده بود. او سراغ بازیگرانی رفته بود که در نقش‌های مورد نظرش کلیشه نشده بودند. در ادامه سعی کرده بود بهترین بازی را از آنها بگیرد. به بهانه اکران «روایت ناتمام سیما» نگاهی داریم به مهمترین شخصیت‌های آثار این کارگردان.

روایت ناتمام سیما | آرش | حامد کمیلی

محور اصلی فیلم، شخصیتی به نام آرش است با بازی حامد کمیلی؛ یک استاد دانشگاه موفق که همایش‌های انگیزشی پرمخاطب برگزار می‌کند و طرفدارهای زیادی دارد. او در زندگی خانوادگی‌ هم موفق است اما یک مرتبه با فاش شدن رازی درباره گذشته، مجبور می‌شود با مسائلی که همیشه سعی در فراموش کردن‌شان داشته مواجه شود و مجددا سایه سنگین گذشته روی وجودش سنگینی می‌کند. در این بین شبکه‌های اجتماعی هم به عنوان عواملی مخرب در زندگی‌اش عمل می‌کنند و خوشبختی‌اش تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. حامد کمیلی خیلی خوب در جایگاه یک استاد موفقیت ظاهر می‌شود. از یک سو شیوه رفتار با دانشجویان و گفت‌وگو با مخاطبان همایش‌های موفقیت را واقعی پیش می‌برد و از سوی دیگر التهاب‌های این شخصیت را با توجه به موقعیت‌های سختی که در آن قرار می‌گیرند، ملموس و باورپذیر می‌سازد. این شخصیت رفته‌رفته با ورود به مراحل مختلف تغییر می‌کند و علاوه بر جنس رفتار و کلام، فروپاشی در ظاهرش هم اتفاق می‌افتد.

روایت ناتمام سیما| لاله | آزاده صمدی

از میان نقش‌هایی که این اواخر با بازی آزاده صمدی شاهد بوده‌ایم، بازی او در «روایت ناتمام سیما» متفاوت‌تر است. صمدی در قالب یک پزشک متخصص ظاهر شده که در زندگی‌اش احساس خوشبختی می‌کند و ناگهان در فضای مجازی با خبرهای عجیبی درباره همسرش روبه‌رو می‌شود. او از یک طرف سعی می‌کند رفتاری منطبق با شأن و جایگاهش نشان دهد و از سوی دیگر روی مرز اطمینان و عدم اطمینان به همسرش می‌کند. صمدی موفق شده احساسات این زن و آسیبی که از انتشار خبرهای مربوط به همسرش در فضای مجازی دیده است را به‌درستی منتقل کند. او در جایگاه یک مادر هم ملموس ظاهر شده است.

روایت ناتمام سیما | سیما| غزل شاکری

  غزل شاکری، در جایگاه یک دختر ساده که با کار در اسنپ و رانندگی زندگی می‌گذراند معرفی می‌شود؛ زنی که به همه‌چیز راضی است و از اصول خودش پا را فراتر نمی‌گذارد. زندگی‌اش در گذشته به خاطر بی‌وفایی آرش زیرورو شده و حالا به عنوان شخصیتی آسیب‌پذیر اما در عین‌حال مستقل فعالیتش را ادامه می‌دهد. نام فیلم از روی این شخصیت گرفته شده اما حضورش به نسبت کمرنگ است. درواقع مسئله سیماست که جریان فیلم را پیش می‌برد. شاکری خیلی خوب در قالب دختری ساده، تنها و صبور که تمام تلاشش را برای گذران زندگی می‌کند به میدان آمده. او در انتقال احساسات بسیار موفق عمل کرده و مواجهه‌اش با آزاده صمدی، تفاوت‌های رفتاری و جایگاه او را بهتر منتقل کرده است.

صحنه‌زنی | اسد| بهرام افشاری

 یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های علیرضا صمدی، اسد در فیلم «صحنه‌زنی» است. بهرام افشاری پس از درخشش در «پایتخت5» اولین‌بار در این فیلم ایفاگر نقش اصلی شد. اسد به عنوان رئیس باند خلافکاری معرفی می‌شود که از راه صحنه‌زنی و گرفتن دیه، پول زیادی به دست می‌آورند. از سوی دیگر بادیگارد اشخاص مهم است و در کارش قدرتمند ظاهر می‌شود. او یک نقطه‌ضعف اساسی دارد و آنهم دوری از فرزندش است. وقتی زندان بوده، همسرش دور از چشم او مهاجرت کرده و فرزندش را هم با خودش برده است. حالا او از این ماجرا رنج می‌برد و تنها تلاشش این است که پول‌هایش را به فرزندش برساند. از ابتدا تا نزدیک به پایان، او را در قامت یک رئیس جدی می‌شناسیم که باجذبه است و هیچ‌کس حق ندارد روی حرفش حرفی بزند. همه را از بالا نگاه می‌کند و مخالفانش را خیلی سریع از بین می‌برد. از یک جایی به بعد اما موقعیتش به خطر می‌افتد و یک مرتبه از جایگاهش پایین می‌آید. اسد یکی از متفاوت‌ترین کاراکترهایی است که بهرام افشاری بازی کرده. خیلی خوب در این نقش جا افتاده و از ویژگی‌های استایلش در باورپذیری این نقش کمک گرفته است.

صحنه‌زنی | سبز‌واری| مجید صالحی

در فیلم «صحنه زنی»، مجید صالحی نقش یکی از اعضای گروه سه نفره‌ای را به عهده دارد که یکی از راه‌های کسب درآمدشان صحنه سازی برای تصادف‌های جعلی و گرفتن خسارت و دیه است. سه عضوی که هریک شیوه‌ رفتاری خاص خودشان را دارند. سبزواری به نسبت آن دو، میانه‌روتر و انعطاف‌پذیرتر است و سعی می‌کند با زبانی آرام کنترل اوضاع را به‌دست بگیرد. او در ظاهر خودش را زیردست اسد می‌داند اما کم‌کم پرده از روابط‌شان کنار می‌رود و می‌فهمیم رئیس اصلی گرو درواقع خود سبزه‌واری است. برای اینکه در سایه باشد، هربار کسی را رئیس معرفی می‌کند و وقتی می‌بیند قصد دارد از خودش جلو بزند، او را حذف می‌کند. مجید صالحی تا سال‌ها به عنوان بازیکر نقش‌های کمدی شناخته می‌شد اما از یک جایی به بعد در نقش‌های جدی هم توانست موفقیت زیادی به‌دست آورد. «صحنه‌زنی»، یکی از اولین تلاش‌هایی صالحی در ایفای نقش جدی بود. در این فیلم نقشی جدی و بسیار متفاوت را بازی کرده و می‌توان آن را یکی از بهترین نقش‌هایش معرفی کرد.

بی‌نامی | امیر | حسن معجونی

«بی‌نامی» فیلمی شخصیت‌محور، درباره مردی به نام امیر است که در آستانه چهل سالگی، احساس می‌کند هدف زندگی‌اش را گم کرده است. او پس از گم شدن لپ‌تاپش احساس می‌کند گذشته‌اش را از دست داده و مدام در پی هویت خودش می‌گردد. هرچه پیش می‌رود متوجه می‌شود در گذشته‌اش چیز مهمی نبوده و به سردرگمی می‌رسد. نه رابطه خوبی با پدرش دارد، نه با همسرش و نه با دوستانش. حتی به کار در کافه و تئاتری که همیشه برایش زحمت کشیده است هم توجهی نشان نمی‌دهد. مدام به دنبال خودش و دلایل وجودش می‌گردد و هرچی جلوتر می‌رود کمتر به نتیجه می‌رسد. «بی‌نامی» از معدود فیلم‌هایی است که حسن معجونی در آن ایفاگر نقش اصلی است و از پتانسیل‌های بازی او به طور کامل استفاده شده است. او با موهای بلند و ظاهری پریشان، چنان در این نقش فرو رفته که کاملا می‌توانیم باورش کنیم و رفتارهایش را در این قالب بپذیریم. معجونی هم در رفتار و هم شیوه حرف زدن و نگاه کردن، سرگشتگی، تنهایی، بی‌حوصلگی و بی‌هدفی این شخصیت را منتقل کرده است.

بی‌نامی | ریحانه | باران کوثری

تمرکز اصلی فیلم «بی‌نامی» روی شخصیت امیر با بازی حسن معجونی است اما باران کوثری هم در نقش ریحانه، موقعیت مهمی را در فیلم رقم می‌زند. ریحانه همسر امیر است و چند سالی از او کوچکتر به نظر می‌رسد. هنوز پر از اشتیاق برای تغییر است و می‌خواهد هرطور شده امیر را هم با خودش همراه کند. با این‌حال در مواجهه با امیر مدام سرخورده می‌شود تا جایی که در انتهای فیلم می‌گوید دیگر نمی‌داند نام رابطه‌شان چیست و تصمیم را به امیر محول می‌کند. درواقع ریحانه به عنوان نماد امید در این فیلم به حساب می‌آید اما امیر به خاطر اینکه نمی‌تواند تمام قد کنار او باشد رنج می‌کشد و بلاتکلیفی‌اش بیشتر می‌شود. باران کوثری در این نقش، صبور و آرام به نظر می‌رسد و تا پایان هم از این چارچوب خارج نمی‌شود. درواقع بخشی از ویژگی‌های شخصیتی امیر در رابطه با ریحانه شناخته می‌شود و از این جهت حضورش اثرگذار است.