مرجان فاطمی | سریال «آبان» به کارگردانی رضا دادویی روی الگویی بنا شده که پیشتر در سریالهای «شهرزاد»، «میخواهم زنده بمانم» و «جیران» به نحوی دیگر نمونههای مشابهش را دیده بودیم. مردی قدرتمند بنابر صلاحدید خود، بدون توجه به احساسات یک زوج، تصمیم میگیرد رابطه زنی را با مردی بهم بزند تا یا خودش به وصال زن برسد یا فرد دیگری را برای او انتخاب کند. تنها تفاوت «آبان» نسبت به آثار قبلی این است که در «شهرزاد» و «میخواهم زنده بمانم» و «جیران»، با یک رابطه عاشقانه اما غیررسمی مواجه بودیم و حالا در سریال «آبان» پای زوجی درمیان است که رسما زن و شوهرند.
به گزارش فیلمنیوز، سریال «آبان» ببه کارگردانی رضا دادویی با بازی شهاب حسینی، امین حیایی، لاله مرزبان، میرسعید مولویان، مینا ساداتی، بهاره کیانافشار و … چند وقتی است در پلتفرم شهرزاد منتشر میشود. سریال روی سوژهای بنا شده که پیشتر در آثار مختلف شبکه نمایش خانگی نمونهاش را سراغ داشتهایم. مروری داریم بر این سریالها.
شهرزاد | حسن فتحی | بر هم زننده رابطه: بزرگآقا

در قسمت اول سریال شهرزاد با عاشقانهای جذاب از شهرزاد و فرهاد روبهرو هستیم. آنها سالیان سال است که بهم علاقهمندند و خانوادههایشان هم کاملا در جریان وصلت آنها باهم هستند. در روز کودتا، فرهاد دستگیر میشود و درست زمانی که قرار است تیرباران شود به حکم بزرگ آقا، جلوی حکمش گرفته میشود. بزرگآقا برای بازگرداندن زندگی به فرهاد شرطی مهم میگذارد. اینکه شهرزاد باید با داماد بزرگآقا یعنی قباد ازدواج کند درواقع بزرگآقا به عنوان عامل قدرت از ضعف شهرزاد در قبال مرگ فرهاد سواستفاده میکند. یک طرف ماجرا مرگ فرهاد است و طرف دیگر ازدواج شهرزاد با قباد و دور ماندن از فرهاد. اینجاست که شهرزاد باید وارد چالشی اساسی شود. او چارهای جز پذیرش قباد ندارد. فرهاد را نجات میدهد و به زندگی با فردی تن میدهدکه کوچکترین علاقهای به او ندارد. نکته مهم اینجاست که قباد با وجود قرار گرفتن مقابل عشق شهرزاد و فرهاد، شخصیتی سیاه معرفی نمیشود و اتفاقا از یک جایی به بعد عشق قباد به شهرزاد بیشتر از فرهاد به دل مخاطبان مینشیند.
میخواهم زنده بمانم | شهرام شاهحسینی | برهم زننده رابطه: امیر شایگان

در سریال «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی شهرام شاهحسینی، در قسمت ابتدایی شاهد روابط عاشقانهای میان هما حقی و نادر سرمد هستیم. آنها آنقدر به عشق و رابطهشان مطمئنند که وقتی مامورها مقابلشان میایستند خودشان را زن و شوهر معرفی میکنند. با دستگیری پدر هما جریان تغییر میکند. اینبار امیر شایگان در جایگاه یک پدرخوانده وارد میشود و از ضعف هما برای بهم زدن رابطهاش با نادر استفاده میکند. امیر در کمیته جایگاهی ویژه دارد و میتواند به راحتی حکمی را برگرداند. او در ازای آزادی پدر هما به او پیشنهاد ازدواج میدهد. هما باید بین زنده ماندن پدرش و ازدواج با نادر یکی را انتخاب کند و ناگزیر گزینه اول را میپذیرد. نادر نمیپذیرد و میخواهد با چنگ و دندان زندگیاش را حفظ کند اما قدرتش را ندارد و وقتی میفهمد هما به امیر علاقهمند شده به فکر انتقام میافتد. در «میخواهم زنده بمانم» هم امیر شایگان به عنوان شخصیتی منفور معرفی نمیشود و عشق امیر به هما آنقدر پررنگ و جذاب میشود که مخاطبان را هم تحتتاثیر قرار میدهد.
جیران | حسن فتحی | بر هم زننده رابطه: ناصرالدینشاه

در سریال «جیران» به کارگردانی حسن فتحی، در قسمت ابتدایی شاهد عشقی شیرین میان جیران و سیاوش هستیم. آنها روزهای عاشقانه خوشی را کنار هم میگذارند و در محلی مخفی باهم درس تمرین میکنند و شعر میخوانند. در روزی که سیاوش مجبور میشود برای دیدن مادرش به شهری دیگر برود، ناصرالدینشاه جیران را میبیند و به او دل میبنند. مجبورش میکند به ازدواج با او تن دهد چون در غیر این صورت زندگی خانوادهاش به خطر میافتد. جیران بین نابودی زندگی خانوادهاش و پذیرش ازدواج با ناصرالدینشاه قرار میگیرد و حق انتخابی برایش باقی نمیماند. به ازواج با شاه تن میدهد و میپذیرد که سیاوش را نبیند. بعدتر که سیاوش به طریقی خودش را به کاخ شاه میرساند، جیران دیگر تمایلی به دیدار او ندارد. او با ناصر خوشبخت است و میخواهد کنارش بماند. به همین دلیل هم سیاوش راه دیگری را پیش میگیرد. در این سریال هم ناصرالدینشاه به خاطر رابطه عاشقانهاش با جیران در ذهنها ماندگار میشود و عشق او بالاتر از عشق سیاوش قرار میگیرد.
آبان | رضا دادویی | برهم زننده رابطه: فریبرز ثابت

در سریال «آبان» به کارگردانی رضا دادویی، در قسمت ابتدایی شاهد زندگی شاد خانوادگی آبان و امیر هستیم. آنها شمایلی از یک خانواده خوشبخت و عاشق را به نمایش میگذارند. تولد میگیرند، شام میخورند، میرقصند و به هم هدیه میدهند. روز بعد از این نمایش عاشقانه، آبان در شرایطی قرار میگیرد که یا باید برای طرحش سرمایهگذار پیدا کند یا اینکه مجبور است به زندان بیفتد. او برای پیدا کردن سرمایهگذار به همهجا سر میزند و نهایتا در شرایطی که لب مرز به زندان رفتن قرار دارد فریبرز ثابت میپذیرد روی طرحش سرمایهگذاری کند. شرط فریبرز این است که آبان باید از همسرش امیر جدا شود. آبان دو راه پیش رو دارد. یا بیخیال طرحش شود و به زندان بیفتد و زندگی خانوادهاش را به خطر بیندازد یا از امیر جدا شود و شرط فریبرز را بپذیرد. ابتدا مخالفت میکند و زیر بار شرط نمیرود اما وقتی میفهمد با خطری جدی روبهروست میپذیرد از همسرش جدا شود. آبان درست روی همان الگوی همیشگی پیش رفته با این تفاوت که اینبار شرط درباره بهم زدن یک رابطه رسمی است؛ زنی که هم همسر دارد و هم مادر است. درباره جایگاه فریبرز ثابت در نزد مخاطبان و اینکه داستان به چه سمتی پیش خواهد رفت فعلا نمیتوان قضاوتی کرد.