فرنوش ارس خانی: راسکولنیکف مرتکب به جنایت بزرگی میشود…صدای رخوت از فقر و عشق به گوش میرسد… اما حتی خود او هم از تحلیلِ انگیزهی قتل عاجز است…
«پل خواب» اقتباس سینمایی اکتای براهنی از طغیانِ زندگی راسکولنیکف در رمان معروف «جنایات و مکافات» اثر داستایفسکی است، با این تفاوت که فیلمساز اعتیادِ پرسوناژ اصلی را، یکی از پیرنگهای بی ثباتی و بحران شخصیتی شهاب قرار داده است.
شهاب از همان آغاز فیلم با رفتارهای غیرعادی، مخاطب را درگیر اختلالات هویت خود میکند؛ مقابل آینه با خود حرف میزند، مدام با مفاصل انگشتانش بازی میکند، بی هیچ دلیل موجهی به نامزدش شک دارد و…
نمایه های مختلفی در فیلم، نابهنجاری، سقوط و گسستگی هویت او را عریان میسازند؛ فقر، عشق، اعتیاد، حقارت و…
که در نهایت هریک سهمی مشترک در انگیزه قاتل
از قتل و جدا شدن از کالبد اصلی خود انگاشته میشوند.
فضای سنگین و ملتهب ویرانگری و احساس خفقان شهاب، گویی به روح مخاطب چنگ میزند و این اتفاق در سکانس_پلان «جنایت» بیشتر مشهود است.
.
ساعد سهیلی برای بازی در نقش شهاب تلاش و جسارت قابل توجهی از خود نشان داده است. بازی کنترل شده او یکی از امتیازهای مهم فیلم به حساب می آید که یک سر و گردن با نقشهای قبلی در تضاد است.
او به شکلی باورپذیر کاراکتر عبوس، تلخ و عصبی «پل خواب» را اجرا کرده که ناخودآگاه آن تصویر جوان ساده و عاشق پیشه «چند متر مکعب عشق» خیلی زود جای خود را با چهره منفور و منقرض شهاب تعویض میکند.
ری اکشنها و میمیک صورت، فروپاشی شخصیتی، نفس زدنها و ضجه زدنهای او در سکانس_پلان «جنایت» یکی از سخت ترین بخش های بازی سهیلی است که بلافاصله نفس مخاطب نیز با تماشای این سکانس_پلان، در سینه حبس میشود و احساس وحشت به او دست میدهد؛ این تصویر مهم و فراموش نشدنی از لحظات نفرت انگیزِ تعذیب و جنایت در سینمای ایران است، که خواه ناخواه تسلط و هوش بازیگر نیز نقش موثری در اهمیت آن داشته است.