فریدون جیرانی بیش از آنکه یک کارگردان باشد یک ژورنالیست تاریخ نگار است که تسلط بی نظیری بر تاریخ سینمای ایران دارد، او با حضور در سلسله نشستهای «بر سینمای ایران چه گذشت»، نکات جالبی را درباره سینمای دهه شصت گفته از دلایل ممنوع الکاری ایرج قادری تا درجه بندی فیلمها و همچنین انتخاب عباس کیارستمی توسط مسولین وقت سینما برای ساخت «خانه دوست کجاست» که قرار بود توسط کارگردان دیگری ساخته شود.
به گزارش فیلمنیوز، سلسله نشستهای «برسینمای ایران چه گذشت» طی چهار شب به توسط سازمان سینمایی سوره حوزه هنری با میزبانی امیر قادری نویسنده و منتقد سینما در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. فریدون جیرانی کارگردان و ژونالیست تاریخ نگار سینما یکی از مهمانان حاضر در این نشستها بود که حرفهای بسیار جالبی درباره سینمای دهه 60 را بیان کرد که در ادامه گزیدهای از صحبتهای او را آوردهایم.
تغییر مسیر با دونده | آن زمان یک اتفاق افتاد، یک فیلم در کانون پرورش آن زمان با نام «دونده» ساخته شد، به خارج از کشور رفت، جایزه گرفت و مدیریت دهه ۶۰ را متوجه یک نوع فیلم دیگر کرد که میتواند در جاهای دیگر جایزه بگیرد. راهاندازی سینما با تفکر دیگری قاطی شد که بنیاد سینمایی فارابی بخش بینالملل ایجاد کرد و بعدا این بخش، بسیار قدرتمند و تعیینکننده در اواخر دهه ۶۰ شد.
ورود درجه بندی | از اواخر سال ۶۵ تفکر درجهبندی بیرون میآید که اوایل «الف»، «ب»، «ج» و «د» بود.وی یادآور شد: فیلمهایی که درجهبندی «الف» و «ب» داشتند، اکرانشان در سینماها باز بود و آثاری با درجه بندی «ج» اکرانشان محدود و فیلمهایی با درجهبندی «د» اصلا در سینماها اکران نمیشدند. خیلی از فیلمها «د» گرفتند. سینمای تجاری ایران در این درجهبندی، درجه پایین میگیرند و اولین اختلافها آغاز میشود. تا جایی که به یاد دارم درجهبندی فیلمهای «اجارهنشینها»، «ناخدا خورشید» که از نظر من بسیار فیلم زیباییست، «طلسم» و «گزارش یک قتل»، «الف» بود و فیلمهایی که با سرمایهگذاری بخش خصوصی ساخته شده بودند، در درجهبندی «ب» و «ج» قرار گرفتند. ما در اواخر سال ۶۵ کاشت اولین نطفه اختلافها را داریم.
ممنوع الکاری ایرج قادری | آقای انوار بارها گفته است که «ما مخالف سینمای تفنن و بازاری بودیم و معتقدیم آن سینما مبتذل است و باید سینمای اندیشمند را راه بیندازیم.» از دل مدیریت سال ۶۵ به بعد سینمای متفکر در ایران رشد میکند اما سینمای صنعتی ایران به دلیل نگاه معیوب به داستانگویی در سینما دچار نابودی میشود. به عنوان مثال وقتی فیلم «تاراج» میفروشد، مدیران آن زمان نگران میشوند و ایرج قادری را ممنوعالکار میکنند.
ماجرای خانه دوست کجاست؟ | گرایش اصلی آقای بهشتی «خانه دوست کجاست» بود، ایشان در جلسه خصوصی به عباس کیارستمی میگوید فیلم را تو بساز. در حالی که فرهاد شیبانی قرار بود کارگردانی کند. آقای بهشتی در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق دقیقا روی «خانه دوست کجاست» تاکید کرده و گفته است که با این فیلم فهمیده که سینمای انسانی چیست، بیان کرد: «خانه دوست کجاست» نمونه روشن و مشخص تفکر روشنفکری دینی در نیمه دهه ۶۰ است.
قصه فردین | من با فردین از سال ۱۳۵۷ دوست شدم و در همان سال با او مصاحبه کردم که در مجله فیلم و سینما چاپ شد. همچنین سال ۱۳۷۸ فردین را در خانه مرحوم ضیاءالدین دری دیدم که دیگر خسته و تکیده و تقریبا نابود شده بود؛ اما عاشق صدای دوربین بود. فردین گفت پیشنهاد بازی در یک سریال تلویزیونی دارد و من اشتباه کردم به او گفتم که «بازی نکن زیرا خاطراتت از بین میرود». فردین به من جواب داد «کدام خاطره؟ خاطرات به درد من نمیخورد؛ من الان عاشق صدای دوربین هستم»
بحران تصویر زن در سینما | فیلم «مادیان» در جشنواره چهارم نمایش داده شد و سوسن تسلیمی کاندید نشد و در این دوره به بازیگر زن جایزه ندادند، در حالی که کاراکتر «رضوانه مادیان» یکی از بهترین شخصیتهای زن سینما است. در جشنوارههای دوم و چهارم و پنجم به بازیگر زن جایزه ندادند و تازه از جشنواره ششم جایزه دادن به بازیگر زن روال پیدا کرد. تنها جایزه آن سالها در جشنواره سوم بود که پروانه معصومی برای فیلم «گلهای داوودی» گرفت. داستان سینمای ایران تصویر زن در سینماست، همچنین بحران سینمای ایران از دهه ۵۰ هم ریشه در تصویر زن در سینمای ایران است.
در سلسله نشستهای « برسینمای ایران چه گذشت» علاوه بر فریدون جیرانی سینماگران دیگری چون مهدی فخیمزاده ، مهدی سجادهچی، هارون یشایایی، سید ضیا هاشمی و … نیز حضور داشتند.