دوم مهر امسال، سینما و تلویزیون، یکی از مهمترین بازیگرانش را از دست داد؛ بازیگری که با بیش از چهار دهه فعالیت در عرصه بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون، آثار ماندگار بسیاری از خودش برجا گذاشت.
به گزارش فیلمنیوز، اولین فیلم کارنامه تارخ، «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی بود که سال 1360 در آن بازی کرد و آخرین حضورش جلوی دوربین هم به بازی در سریال «خسوف» به کارگردانی مازیار میری در سال 1400 برمیگردد. مروری داریم بر ده نقش ماندگار این بازیگر محبوب.
مرگ یزگرد| بهرام بیضایی| 1360
اولین فعالیتش را به عنوان بازیگر سینما در فیلم «مرد یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی انجام داد. تارخ در این فیلم، نقش سرداری جوان و قوی را بازی میکرد که با تحکم صحبت میکرد و با ابهت به نظر میرسید. سردار، نماینده نظام اداری و حکومتی بود که مسئولیت یافتن حقیقت قتل پادشاه را به عهده داشت. فیلم «مرد یزدگرد» روایتی است از ماجرای مرگ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی. او در یک آسیاب به قتل میرسد و با حضور ماموران، شکل معمایی به خود میگیرد اما اطرافیان آسیاببان سعی در پنهان کردن راز این مسئله دارند.
سربداران| محمدعلی نجفی| 1363
تارخ در «سربداران»، در نقش شیخ حسن جوری ظاهر شد که نماد مقابله با ظلم و جور بود. او بیش از آن که دست به شمشیر ببرد، با کلام خود روی دیگران اثر می گذاشت. برای انتقال این مفهوم به بازیگری نیاز بود تا بتواند با سیمای مهربان و لحن آرام خود، مختصات شخصیت را منتقل کند. این مسولیت بر عهده تارخ گذاشته میشود و او از آین آزمون با سربلندی بیرون میآید. با اینکه تارخ در سینما فعالیت داشت اما «سربداران» نخستین مواجهه جدی مخاطبان گسترده با او بود و تا حد زیادی باعث شهرتش شد.
بوعلی سینا| کیهان رهگذار| 1364
«بو علی سینا» یکی از مهمترین آثار تارخ بود که بیشتر از همه باعث شهرتش در دهه شصت شد. سریال با محوریت زندگی ابن سینا ساخته شده بود و زندگی این پزشک و دانشمند مشهور ایرانی را در دربار سامانیان و آل بویه به تصویر میکشید. تارخ هم به واسطه اینکه چهره و کلامش بر دلها مینشست و هم بازی هنرمنانهای که از خودش به نمایش گذاشت، توانست شرایط خاص این دانشمند را به خوبی منتقل کند.
پاییزان | رسول صدرعاملی| 1366
تارخ اواسط دهه شصت، به شهرت رسیده بود و بازیاش در فیلم «پاییزان» رسول صدرعاملی هم به یکی از اتفاقهای مهم کارنامهاش تبدیل شد. فیلم درباره مردی بود که قصد مهاجرت داشت و میخواست هرطور شده همسر و فرزندش را رها کند و برود اما مواجههاش با یک مسافر عجیب و شنیدن صحبتهایش باعث میشد قید رفتن را بزند. درست است که سوژه یک خطی فیلم تکراری به نظر میرسد اما تارخ این تحول و تغییر را خیلی خوب در طول فیلم به نمایش گذاشت و تغییر این احساسات کاملا ملموس بود.
سرب| مسعود کیمیایی| 1367
در فیلم «سرب»، امین تارخ نقش یک جوان یهودی را بازی میکرد. به همراه همسرش با بازی فریماه فرجامی، قصد عزیمت به سرزمین موعود را داشتند اما مخالفت عمویشان با صهیونیزم، سد راهشان میشد. تارخ در فیلم از یک سو باید دل همسرش را بدست آورد و از سوی دیگر حقایق را پنهان میکرد. با بازی درخشانش کاملا موفق شد این چالش را به درستی به تصویر بکشد. تارخ سالها بعد از بازی در این فیلم، در مصاحبهای گفته بود از بین آثار سینماییاش، سرب، مرگ یزدگرد و مادر را از همه بیشتر دوست دارد.
مادر| علی حاتمی| ۱۳۶۸
امین تارخ در فیلم مادر نقش جلالالدین را بازی کرد. پسر آرام و احساساتی خانواده که موقعیت اجتماعی متفاوتی نسبت به سایرین دارد و هوای بقیه از جمله برادر معلول خود را دارد. تارخ شخصیت یک برادر مهربان و درعینحال نگران را با همه ریزهکاریها به نمایش گذاشت. او به نوعی سمبل امید در خانواده بود. رویارویی تارخ با محمدعلی کشاورز و روابطی که به تدریج با ورود برادر جدید ترمیم میشد، جزو نکات مهم این فیلم است. خود تارخ در مصاحبهای گفته که علی حاتمی فیلمنامه مادر را روز به روز مینوشته و از قبل سناریویی در اختیار بازیگران وجود نداشته است.
دلشدگان| علی حاتمی| 1370
امین تارخ در فیلم «دلشدگان» نقش طاهر را بازی کرد، یکی از اعضای گروه موسیقی این فیلم. خود علی حاتمی درباره بازی تارخ در این فیلم گفته: «هیچکس بهجز امین تارخ نمیتوانست شوریدگی و دلباختگی «طاهر» خواننده گروه موسیقی فیلم دلشدگان را ایفا کند.» ویژگی مهم بازی تارخ در «دلشدگان»، فیلمآوازها و تصانیفی است که محمدرضا شجریان خواند و تارخ بر آن ها لب زد. هرچند این اتفاق به مذاق زندهیاد شجریان خوش نیامده بود اما تنها تجربه سینمایی او به نام تارخ زده شد.
معصومیت از دست رفته| داوود میرباقری| 1382
داستان سریال درباره شخصیتی به نام شوذب از یاران امام علی (ع) است که درحال حاضر خزانهدار کوفه و امویان شده. یکی از نکات مهم نقش شوذب، مثلث عشقی بود که به واسطه او شکل میگرفت. شوذب ابتدا عاشق ماریا (فریبا کوثری) میشد و در میانه زندگی تحت تاثیر زنی اغواگر به نام حمیرا (سارا خوئینیها) قرار میگرفت. شوذب که روزگاری دغدغه دین داشت حالا به خدمت امویان درمیآمد و نمیتوانست بر وسوسه عشق غالب شود. او همه ابزار از لحن کلام تا میمیک صورت را به کار گرفت و خالق یک کاراکتر متفاوت شد.
اغما| سیروس مقدم|1386
در سریال ماورایی «اغما»، سیروس مقدم نقش دکتر طاها پژوهان را در اختیار امین تارخ گذاشت. جراحی بسیار موفق و با ایمان که با درجه بالایی از معرفت، بعد از مرگ همسرش در عمل جراحی، ایمانش به چالش کشیده میشود. شیطان در قالب جوانی موجه و مذهبی به او نزدیک میشود و کمکم در او نفوذ میکند. شخصیت دکتر پژوهان یکی از بهترین نقشآفرینیهای امین تارخ بود. این بازیگر به شیوهای استادانه، ریزهکاریهای شخصیت را به تصویر کشید. احساس شخصیت را میشد در نگاه و صورت امین تارخ دید و اوج استیصالش را درک کرد.
خسوف| مازیار میری| 1400
جدیدترین اثر برجا مانده از امین تارخ، سریال «خسوف» است. او در این سریال با نقش مهراب به میدان آمد. مردی میانسال که با دختر معشوقه سابقش روبهرو میشود و سعی میکند هرطور شده در رقابت با عشق خواهرزادهاش به او برسد. مهراب با نقشه دخترش همراه میشود تا به معشوق نزدیک شود اما نهایتا همه چیز را باهم میبازد. تارخ با نگاهها و لبخندها و تغییر لحنش کاری میکند که بتوانیم او را به عنوان مرد میانسالی که به خاطر عشق روحیه جوانی پیدا کرده باور کنیم.