محمد صابری | همزمان با اعلام عزای عمومی در سراسر کشور جهت همدردی با داغدیدگان حادثه تلخ بندرعباس، دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران، خبر از تعطیلی سالنهای سینما در روز دوشنبه داد؛ این تصمیم با واکنشهای متفاوتی مواجه شد و باردیگر این سوال را پیش کشید که بهواقع بدنه فعال سینمای ایران، چه نقشی میتواند در مواجهه با بحرانها و دردهای عمومی در کشور داشته باشند؟
به گزارش فیلمنیوز، از ظهر شنبه که اولین تصاویر از حجم دود ناشی از انفجار مهیب در بندرعباس، شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی را به تسخیر خود درآورد، همه چیز حکایت از تکرار یک داغ ملی داشت. بنابر خبرهای رسمی تا به امروز حداقل 40 خانواره بهواسطه درگذشت عزیزانشان در این حادثه داغدار شدهاند و مشخص نیست که با افزایش شمار قربانیان، عمق فاجعه در روزهای آینده چه ابعادی پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی، نه فقط تکتک افراد جامعه که گروهها، نهادها و صنوف مختلف هم به تکاپو میافتند تا ضمن اعلام همدردی با جامعه، سهمی حداقلی در التیام زخمها ایفا کنند؛ سینما و اهالی سینما کجای این جغرافیا قرار گرفتهاند؟
1) سینمای ایران سالهاست از فقدان انسجام در فعالیتهای صنفی رنج میبرد و ساختار فرسوده خانه سینما هم عملا کارکرد خود را برای نمایندگی فعالان سینمایی در بزنگاههای اجتماعی و فرهنگی از دست داده است؛ در چنین شرایطی به سختی میتوان سنجهای برای قضاوت درباره میزان سهیم بودن نهادهای صنفی سینما در کنشهای جمعی و واکنشهای ملی، پیدا کرد. طبیعی است در مواجهه با تراژدیای از جنس حادثه بندرعباس هم، در فقدان این نمایندگی از سوی صنوف، صفحات شخصی هنرمندان کارکرد تأثیرگذارتری پیدا میکند و اهالی خانواده سینما، تکیه بر شبکههای اجتماعی را بر حرکت جمعی در سایه تابلوی شناسنامهدار یک صنف ترجیح میدهند. با اشراف به این واقعیتها، اظهارات دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران درباره تعطیلی سراسری سالنهای سینما هم تعبیری متفاوت از یک کنش صنفی پیدا میکند.
2) اما چرا تعطیلی؟ بعد از اعلام تعطیل سراسری سینماها برای همدردی با داغدیدگان بندرعباس، برخی از دلسوزان این حوزه و اصحاب رسانه، از موضع انتقاد برآمدند که این تعطیلی قرار است چه نفعی برای آسیبدیدگان داشته باشد و اساسا مگر چه تصوری از فعالیت سالنهای سینمایی وجود دارد که برای هرگونه همدردی با مصیبزدگان در حوادث مختلف، اولین تصمیم کلیشهای، اعلام توقف این فعالیت است؟ در مورد اخیر و مشخصا درباره تعطیلی روز دوشنبه، آنچه اتفاق افتاد، نه یک اقدام صنفی برای همدردی که در واقع یک اعلام رسانهای درباره اجرای یک پروتکل بود. طبق پروتکلی که از سالها پیش در مدیریت چرخه اکران وجود داشته است، در روزهایی که هیأت دولت بهصورت رسمی «عزای عمومی» اعلام میکند، سالنهای سینما اجازه فعالیت ندارند و «باید» تعطیل باشند. از این منظر حتی در صورت عدم تشکیل جلسه انجمن سینماداران هم سینماها در روز «عزای عمومی» تعطیل بودند. البته اینکه این پروتکل چقدر منطقی است و چرا باید تا همیشه اصرار به اجرای آن داشت، میتوان نکاتی را مطرح کرد اما بهطور مشخص درباره تعطیلی روز دوشنبه میتوان منطق اجرایی آن را درک کرد.
3) نگاه به سینما و دیگر کنشهای فرهنگی عمومی مانند حضور در سالنهای نمایش و حتی کنسرتهای موسیقی بهعنوان یک «تفریح» و به تعبیر عامتر «خوشگذرانی» اصلیترین پشتوانه برای اجرای ایده «تعطیلی» در مواجهه با هر عزای جمعی است. اینکه این نگاه چرا تا این اندازه در ساختارهای تصمیمسازی نفوذ دارد که گویی همه آن را بهعنوان یک اصلی غیرقابلخدشه پذیرفتهاند، دلایلی دارد که چندان هم پوشیده نیست اما واقعا بپذیریم که این نگاه نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. کنشهای فرهنگی برای مصرف جمعی محصولات هنری میتواند فراتر از تفریح و تفنن، کارکردی اجتماعی و عمومی برای التیام دردها به خود بگیرد و از این منظر شاید بتوان بهجای انتخاب سادهترین راهکار یعنی صدور حکم تعطیلی سراسری این قبیل فعالیتها، برای آنها کارویژههایی درنظر گرفت و حتی برای فعالتر شدن آنها در بزنگاههای بحرانی برنامهریزی کرد. اینها همه یک «ایکاش» است که بعید است به این زودیها امیدی به تحقق آن باشد.
4) «جامعه سینمایی و سینماداران و ما در انجمن سینماداران از این غم بزرگ داغدار هستیم و امید داریم که آسیبدیدگان این حادثه تلخ هرچه سریعتر بهبود یابند.» این بریدهای از اظهارات دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران بعد از اعلام تعطیلی سراسری سالنهای سینمایی است. ناظر به همان نکاتی که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره کردیم، نفس توجه به مسئولیت اجتماعی از سوی هر صنفی، ارزشمند است اما سوال جدیتر این است که آیا واقعا انجمنی با ظرفیت سینماداران، هیچ اقدام دیگری را در راستای همدردی با داغدیدگان و التیام دردهای آسیبدیدگان حادثه بندرعباس نمیتواند داشته باشد؟ درآمد حاصل از یک روز فروش سینماهای سراسر کشور چقدر است؟ آیا انجمن سینماداران نمیتواند با تخصیص تمام یا بخشی از این درآمد، به تأمین مایحتاج مورد نیاز مناطق و خانوادههای آسیبدیده، باری را از دوش آنها بردارد؟ هنوز هم برای کنشگری جدیتری اهالی سینمای ایران دیر نشده است. نه فقط از منظر اقتصادی که از منظر اعتبار اجتماعی، کم نیستند افراد و اصناف تأثیرگذاری که میتوانند جدیتر از صدور حکم «تعطیلی»، در همدردی با داغدیدگان بندرعباس، نقشآفرین باشند. باور کنیم، «تعطیلی» و «سکوت» همیشه هم به معنای «احترام» نیست!