ابوالحسن داوودی قصد دارد فیلم کمدی جدیدش را با نام «55 روز در تهران» کارگردانی کند؛ یک فیلم کمدی پر بازیگر که طبق خبرهای منتشر شده اواخر امسال مقابل دوربین خواهد رفت. داوودی یکی از مهمترین کارگردانهای کمدیساز سینماست. بسیاری از کمدیهای جذاب و پرفروش دهه هفتاد از او به یادگار مانده و هنوز هم بعد گذشت سالها تماشای مجدد آنها برای مخاطبان جذابیت زیادی دارد. داوودی بعد از کمدی «نان و عشق و موتور هزار» تا هفده سال کمدی نساخت و سپس «هزارپا» را کارگردانی کرد؛ فیلم کمدی بسیار پرمخاطب که نقدهای مثبت زیادی هم دریافت کرد. حالا هفت سال پس از «هزارپا» باید دید کمدی جدیدش چه ویژگیهایی خواهد داشت.
به گزارش فیلمنیوز، به بهانه انتشار خبر ساخت فیلم کمدی «55 روز در تهران» مروری داریم بر کمدیهای ابوالحسن داوودی که اکثرشان در زمان اکران با استقبال خوبی روبهرو شدند.
سفر جادویی | 1369
یکی از عوامل جذابیت کارنامه ابو الحسن داوودی این است که فیلمهایش هنوز هم قابل دیدن است و سکانسهای خندهدارش سطح کیفی قابل قبولی دارند. «سفر جادویی» یکی از بهیادماندنیترین فیلمهای کودک و نوجوان به حساب میآید. خط کلی داستان جذاب است؛ پدری بداخلاق به دلیل رفتار زشتش با پسرش دادگاهی میشود و مجبور است به دوران نوجوانیاش برمیگردد. این فیلم با این خط داستانی پر است از سکانسهای خندهدار؛ سکانسهایی که نه فقط برای آن نسل که برای بچههای نسل امروز هم بامزه هستند. اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، حسین محباهری و … از جمله بازیگران این فیلم به حساب میآیند. «سفر جادویی» سال 1370 اکران شد و بعد از فیلم جنجالی «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی، دومین فیلم پرفروش آن سال نام گرفت. 2 میلیون و 500 هزار نفر برای تماشای این فیلم به سینماها رفتند.
جیببرها به بهشت نمیروند | 1370
«جیببرها به بهشت نمیروند» کمدی تقریبا متفاوتی برای ابتدای دهه هفتاد به حساب میآمد. جنس شوخی و موقعیتی که قرار بود مخاطبان به آنها بخندند از نوع کمدیهای وودی آلنی به خصوص کمدی «پول را بردار فرار کن» به نظر میرسید. درست است که داوودی نتوانسته بود در ایرانیزه کردن فرمول وودی آلن چندان موفق عمل کند اما فیلم به طور کلی اثر قابلقبولی از آب درآمد و با اقبال مخاطبان روبهرو شد. «جیببرها به بهشت نمیروند» اولین فیلم از سه گانه کمدی بود که داوودی با همکاری علیرضا خمسه ساخت. آنها بعد از این فیلم در «بوی خوش زندگی» و «من زمین را دوست دارم» مجددا همکاریشان را ادامه دادند. این فیلم سال 1371 اکران شد و پای 2 میلیون و 400 هزار نفر برای تماشای این فیلم به سینماها رفتند. «جیببرها به بهشت نمیروند» بعد از «دیگه چه خبر» تهمینه میلانی، دومین فیلم پرفروش آن سال بود.
من زمین را دوست دارم | 1372
ابوالحسن داوودی سال 1372 براساس فیلمنامهای که پایاننامه دانشجویی پیمان قاسمخانی بود، فیلم «من زمین را دوست دارم» را ساخت؛ یک کمدی فانتزی بامزه که در آن زمان مخاطبان زیادی را به سینماها آورد. حضور یک آدمفضایی به نان خپیت بر روی زمین با شناختی که از زندگی داشت موقعیت جذابی را رقم میزد و مواجهه این آدمفضایی با زندگی مردم زمین و عادتهایشان تضادهایی را به نمایش میگذاشت که در ابتدای دهه هفتاد جدید به نظر میرسید. گرچه به لحاظ جلوههای ویژه اثری چندان قابلقبول نبود اما در حد خودش نسبت به بسیاری از فیلمهای آن زمان جلوتر به نظر میرسید. علیرضا خمسه و بهزاد خداویسی زوج متفاوتی را پدید آورده بودند و بخش مهمی از جذابیت فیلم به واسطه بازی آنها رقم میخورد. این فیلم سال 1373 اکران شد و حدود یک میلیون و 500 هزار مخاطب داشت. با اینحال در جایگاه هفتم جدول فروش آن سال قرار گرفت.
بوی خوش زندگی | 1373
«بوی خوش زندگی» بعد از سه کمدی موفق «سفر جادویی»، «جیببرها به بهشت نمیروند» و «من زمین را دوست دارم» ساخته شد اما برخلاف آن سه نتوانست موفقیت زیادی به دست آورد. گرچه در این فیلم هم بازیگر نقش اصلی فیلم علیرضا خمسه بود و فیلمنامه آن هم به صورت مشترک توسط خود داوودی به همراه علیرضا خمسه و پیمان قاسمخانی نوشته شده بود اما فضای کمدی همهپسند نبود. داستان درباره دو برادر دوقلوی شبیه به هم بود که به لحاظ روحیه و اخلاق کاملا متفاوت باهم بودند و لجبازی آنها باهم موقعیتهای کمدی فیلم را پیش میبرد. این فیلم سال 1374 اکران شد و برخلاف فیلمهای قبلی، مخاطبانش به 400 هزار نفر هم نرسید.
نان و عشق و موتور هزار | 1380
ابوالحسن داوودی پیش از «نان و عشق و موتور هزار»، «بوی خوش زندگی و «مرد بارانی» را ساخته بود که استقبال از آنها چندان موفقیتآمیز نبود اما با این فیلم کمدی مجددا به اوج باز گشت. «نان و عشق و موتور هزار» یکی از موفقترین و بهیادماندنیترین فیلمهای کارنامه داوودی به حساب میآید؛ فیلمی که در حالوهوای دوران اصلاحات ساخته شد و تمرکز زیادی روی مسائل سیاسی آن دوره داشت. داوودی درست در سالهایی که تب ساخت فیلمهای سیاسی معترض داغ بود، این کمدی سیاسی ناب را ساخت و با همه آن چیزهایی که در فضای دوقطبی آن سالهای جامعه محل مناقشه بود، شوخی میکرد. سروش صحت، بهاره رهنما، امیر جعفری، ریما رامینفر، گوهر خیراندیش، اکبر عبدی و … از جمله بازیگران این فیلم بودند. سال 1381 سومین فیلم پرفروش سال بعد از «کلاه قرمزی و سروناز» و «من ترانه 15 سال دارم» شد و پای یک میلیون و 500 هزار نفر را به سینماها باز کرد.
هزارپا | 1396
داوودی بعد از «نان و عشق و موتور هزار» تا هفده سال فیلم کمدی نساخت و بعد از آن با «هزارپا» مخاطبانش را بار دیگر غافلگیر کرد. در این فیلم دست روی جذابیت حال و هوای نوستالژیک دهه شصتی گذاشت. «هزارپا» سوژه جدیدی نداشت و روی همان اصل جابهجایی بنا شده بود. اینبار ماجرا درباره مرد خلافکاری بود که سالها پیش از شروع جنگ به دلایلی پایش را از دست داده و حالا وقتی متوجه میشد دختری ثروتمند نذر کرده است که حتما با یک جانباز ازدواج کند، از همین نقص عضو به عنوان فرصت استفاده میکرد تا خودش را جانباز جا بزند و از این طریق به دختر نزدیک شود. مهمترین دلیل پرفروش شدن فیلم به بازی رضا عطاران و جواد عزتی به عنوان دو کمدین مطرح سینما در کنار هم بود. زوج عطاران و عزتی آنقدر جذابیت داشتند که مخاطبان را ترغیب به تماشای فیلم کنند. فیلم «هزارپا» سال 1397 اکران شد و در آن سال توانست 38 میلیارد تومان فروش کند. در آن سال بلیت سینماها بین 8تا 15 هزارتومان به فروش میرسید. حدود ۴ میلیون و ۲۰۰ نفر برای تماشای فیلم «هزارپا» به سینماها رفتند. «هزارپا» پربینندهترین فیلم سال 1397 نام گرفت.