احمد رنجبر | امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شخصیتی چند وجهی دارد که بخشی از آن در مدیریت اش در رادیو تجلی یافته. غزل سرای خوش قریحه عصر ما ، زمانی سرپرست برنامه گل ها شد که اوضاع آشفته تر از همیشه بود و رضا قطبی (رئیس تلویزیون ملی ایران) او را مامور سامان دهی برنامه می کند. ابتهاج مدیر کارگزینی سیمان تهران بود و تجربه مدیریتی داشت. صبح ها به آن کار می رسید و عصرها به رادیو می آمد.
هنرمندان پیشکسوت روزگار مخالف حضورش بودند و از رادیو رفتند. ابتهاج اما از اصول خود کوتاه نیامد و اصلاحات را از همان روز نخست آغاز کرد. در گام اول همه برنامه های رادیو را تجمیع کرد و نام «گل های تازه» بر آن نهاد و از نیرو و انگیزه جوانان هایی چون محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی بهره برد. او هنرمندان دیگری چون فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، فرامرز پایور و فریدون ناصری را دعوت به همکاری کرد و جانی تازه به «گل های تازه» بخشید.
سایه سوداها برای موسیقی اصیل در سر داشت و به تک برنامه «گل های تازه» اکتفا نکرد. او سال 54 برنامه «گلچین هفته» را راه انداخت که جمعه ها پخش می شد؛ درست همان لحظه ای که شنونده ها در یک روز تعطیل پای رادیو بودند. زور مدیران و تهیه کنندگان رادیو اما می چربد و بعد از مدتی ساعت طلایی پخش «گلچین هفته» را از چنگ ابتهاج در آوردند.
اقدام مهم دیگر ابتهاج، فراهم آوردن زمینه بازگشت اصالت ها است. او به این منظور گروه شیدا به سرپرستی لطفی را تاسیس کرد که هدف آن بازنوازی و بازخوانی آثار قدیمی است. «از خون جوانان وطن» با صدای شجریان اولین کار شاخص شیدایی ها محسوب می شود. علاوه بر شیدا، چند گروه مهم دیگر به سعی سایه راه اندازی شد؛ از جمله ارکستر رادیو تلویزیون ملی به سرپرستی فخرالدینی، شهبازیان و جواد معروفی . در همین دوران فرامرز پایور گروه فرهنگ و هنر را به رادیو آورد که بعد از مدتی با اسم گروه پایور فعالیت کرد. گروه اساتید دیگر تلاش پایور برای رونق موسیقی اصیل ایرانی است. گروه سُماعی به سرپرستی فریدون ناصری و محمود ذوالفنون هم در همین دوران شکل گرفت. با این اتفاقات اندک اندک آن ها که رفتند بازگشتند و عصر طلایی موسیقی اصیل در رادیو را رقم زدند.
افزایش حقوق هنرمندان، تصویب طرح انتشار نوار ، میدان دادن به جوان ها و پررنگ شدن فعالیت هنرمندان رادیو در جشن طوس و جشن هنر شیراز از دیگر اتفاقات مهم دوران مدیریت ابتهاج است.
در واپسین سال های حضور سایه در رادیو، گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده شکل می گیرد اما فرصت چندانی برای عرض اندام بدست نمی آورد. این اتفاق مصادف می شود با قیام 17 شهریور 57 و استعفای ابتهاج و گروه شیدا از رادیو.
ابتهاج سال 56 کانون چاووش را با حضور گروه شیدا و عارف تاسیس کرده بود. این گروه آموخته بودند که چگونه می توان با تکثیر نوار و برگزاری کنسرت به درآمد مالی رسید. با خروج از رادیو، چاووش اوج می گیرد و به خدمت قیام مردمی سال 57 در می آید. آن ها در زیر زمین خانه لطفی که به آن اتوبوس می گفتند ، جمع می شدند ؛ تصانیف انقلابی ضبط می کردند و به دست مردم می رساندند.
محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، صدیق تعریف، سیما بینا و هنگامه اخوان خواننده های چاووش بودند . آن ها 12 نوار منتشر می کنند که از شماره 2 تا 8 مربوط به بحبوبه انقلاب است.
ابتهاج پس از انقلاب به زندان می افتد. در یکی از روزها تصنیف «ایران ای سرای امید» را می شنود و به گریه می افتد. همبند او دلیل را می پرسد و از سایه جواب می شنود شاعر این تصنیف من هستم!
امیر هوشنگ ابتهاج خرداد 51 وارد رادیو می شود و تا 17 شهریور 57 کارش را ادامه می دهد. در دوران مدیریت او 210 برنامه «گل های تازه» ضبط می شود و موسیقی اصیل مسیری متفاوت پیدا می کند. چه بسا اگر سایه به رادیو نمی آمد، فروغ موسیقی اصیل خاموش می شد یا دست کم آن چیزی نمی بود که امروز شاهد هستیم.
روحش شاد..