محسن شرفالدین: به بهانه اکران «آشفتهگی» تازه ترین فیلم فریدون جیرانی، تصمیم گرفتیم به مهمترین نقشهای بازیگران آثار این فیلمساز بپردازیم. در بخش اول ۶ کاراکتر زن تاثیر گذار فیلمهای او را معرفی خواهیم کرد…
.
الناز شاکردوست (خفه گی – ۱۳۹۵)
الناز شاکردوست نیز از جمله بازیگرانی است که جسارت فریدون جیرانی در انتخابهای نامتعارفش باعث شد تا مسیر حرفهای و شکوفایی را در سینمای ایران تجربه کند. بازی غافلگیر کننده شاکردوست در نقش صحرا مشرقی با جزئیات شخصیتی دقیق در دل دنیای غریب فیلم «خفه گی» جا گرفته است و به تکامل این فیلم جسورانه کمک کرده. نقشی که همزمانی جنون و انسانیت را به شکلی هوشمندانهای به تصویر میکشد و بسیار به سلیقه نوآر پسند فیلمساز نزدیک است. ایفای این نقش نامزدی جشن منتقدان و حافظ را نیز برای این بازیگر به همراه آورد.
الناز شاکردوست نیز از جمله بازیگرانی است که جسارت فریدون جیرانی در انتخابهای نامتعارفش باعث شد تا مسیر حرفهای و شکوفایی را در سینمای ایران تجربه کند. بازی غافلگیر کننده شاکردوست در نقش صحرا مشرقی با جزئیات شخصیتی دقیق در دل دنیای غریب فیلم «خفه گی» جا گرفته است و به تکامل این فیلم جسورانه کمک کرده. نقشی که همزمانی جنون و انسانیت را به شکلی هوشمندانهای به تصویر میکشد و بسیار به سلیقه نوآر پسند فیلمساز نزدیک است. ایفای این نقش نامزدی جشن منتقدان و حافظ را نیز برای این بازیگر به همراه آورد.
باران کوثری (من مادر هستم – ۱۳۸۹)
فیلم «من مادر هستم» شاید از پرحاشیه ترین آثار یک دهه گذشته سینمای ایران است. باران کوثری در نقش آوا، دختری که عاشق میشود، مورد تجاوز قرار میگیرد، مرتکب قتل میشود و محکوم به اعدام است یکی از سخت ترین نقش آفرینیهای کارنامه بازیگریاش را تجربه میکند. کسانی که فیلم کامل را دیدهاند، سکانس اعدام حذف شده نهایی در «من مادر هستم» را بهترین بازی این بازیگر میدانند و خود کوثری هم بارها تاسفش را از حذف یا سانسور این سکانس ابراز داشته است. با اینحال این کاراکتر در کنار حضورش در فیلم «خون بازی» از مهمترین نقش آفرینیهای کارنامه باران کوثری محسوب میشود.
فیلم «من مادر هستم» شاید از پرحاشیه ترین آثار یک دهه گذشته سینمای ایران است. باران کوثری در نقش آوا، دختری که عاشق میشود، مورد تجاوز قرار میگیرد، مرتکب قتل میشود و محکوم به اعدام است یکی از سخت ترین نقش آفرینیهای کارنامه بازیگریاش را تجربه میکند. کسانی که فیلم کامل را دیدهاند، سکانس اعدام حذف شده نهایی در «من مادر هستم» را بهترین بازی این بازیگر میدانند و خود کوثری هم بارها تاسفش را از حذف یا سانسور این سکانس ابراز داشته است. با اینحال این کاراکتر در کنار حضورش در فیلم «خون بازی» از مهمترین نقش آفرینیهای کارنامه باران کوثری محسوب میشود.
مهناز افشار (سالاد فصل – ۱۳۸۲)
معرفی یا تغییر مسیر حرفهای تعداد زیادی از بازیگران مطرح سینمای ایران در فیلمهای فریدون جیرانی اتفاق افتاده است. مهناز افشار یکی از همین بازیگران است که در سالهای اولیه بازیگری در فیلمهایی حضور پیدا میکرد که صرفا به جهت چهره و استایلش مورد انتخاب قرار میگرفت. کاراکتر مهرانگیز در «سالاد فصل» نقش کوتاهی بود که نسبت به همه کارهای قبلی افشار متفاوت و درواقع یک چالش اساسی بازیگری محسوب میشد. او توانست در برابر لیلا حاتمی، خسرو شکیبایی و محمدرضا شریفی نیا درخشان ظاهر شود و پس از آن، فیلمها و نقشهای جدیتر یکی پس از دیگری از راه رسیدند.
معرفی یا تغییر مسیر حرفهای تعداد زیادی از بازیگران مطرح سینمای ایران در فیلمهای فریدون جیرانی اتفاق افتاده است. مهناز افشار یکی از همین بازیگران است که در سالهای اولیه بازیگری در فیلمهایی حضور پیدا میکرد که صرفا به جهت چهره و استایلش مورد انتخاب قرار میگرفت. کاراکتر مهرانگیز در «سالاد فصل» نقش کوتاهی بود که نسبت به همه کارهای قبلی افشار متفاوت و درواقع یک چالش اساسی بازیگری محسوب میشد. او توانست در برابر لیلا حاتمی، خسرو شکیبایی و محمدرضا شریفی نیا درخشان ظاهر شود و پس از آن، فیلمها و نقشهای جدیتر یکی پس از دیگری از راه رسیدند.
کتایون ریاحی (شام آخر – ۱۳۸۰)
یکی از تابو شکنانهترین کاراکترهای زن سینمای ایران بی کشک نقش مهین مشرقی با بازی کتایون ریاحی در فیلم «شام آخر» است. قصه عاشقانه زن – استاد دانشگاه، و پسر – شاگرد باهوش و خوش چهره (محمد رضا گلزار) با فاصلهی سنی بیش از 20 سال به خودی خود چالش برانگیز و پرحاشیه است حال آنکه شکل پرداخت فریدون جیرانی و اضافه کردن پیرنگهای سیاسی و اجتماعی و همچنین نوع نقش آفرینی کتایون ریاحی که همیشه در گزیده کار بودن زبانزد بوده است، در پررنگتر کردن ویژگیهای این عشق نامتعارف تاثیر گذار بودهاند. این فیلم و این شخصیت هنوز هم با قواعد عرفی جامعه ایرانی یک اثر جسورانه به حساب میآید.
لیلا حاتمی (آب و آتش – ۱۳۷۹)
جسارت فریدون جیرانی در سپردن دو نقش متفاوت با فیلمهای «آب و آتش» و «سالاد فصل» در کارنامه لیلا حاتمی را میتوان به نوعی تحول مسیر حرفهای این بازیگر به حساب آورد. لیلا حاتمی که در اواخر دهه 70 با دو فیلم «لیلا» و «شیدا» رفته رفته به عنوان یک کاراکتر زن معصوم و آسیب پذیر شناخته میشد ناگهان در فیلم «آب و آتش» با یک شمایل زن خیابانی پر از شیطنتهای اغواگرانه بر پرده سینماها ظاهر میشود. هر چند این فیلم را نیز میتوان در ادامه تقابل با سنتهای مردسالارانه دسته بندی کرد ولی خبری از معصومیتهای مرسوم کاراکترهای زن آن سالهای سینمای ایران نیست. یک نقش متفاوت و چالش برانگیز که دو جایزه جشن منتقدان و جشن سینمای ایران را نصیب لیلا حاتمی میکند.
هدیه تهرانی (قرمز – ۱۳۷۷)
بی تردید دو فیلم «قرمز» و «شوکران» اصلیترین نقشهای کارنامه هدیه تهرانی در دهه هفتاد هستند تا از او یک چهره متفاوت و یک ستاره بسازند. کاراکتر زنی آسیب دیده ولی مصمم در برخورد با سنتهای پیچیده عرفی و اغلب قربانی نگاه مرد سالار جامعه ایرانی. هدیه تهرانی در نقش هستی مشرقی در فیلم قرمز با اوج این ستیز اجتماعی بر علیه زنان روبرو میشود و در اقدامی کنش مند و کمتر دیده شده در سینمای ایران دست به انتقام میزند. همچنین هدیه تهرانی با فیلم «قرمز» اولین سیمرغ بلورین خود را کسب میکند.